تاریخچه مختصر تفنگهای بادی
تاریخچه تفنگهای بادی به قرنها قبل برمیگردد. عدهای حتی گمان میکنند برای یافتن خاستگاه اصلی استفاده از این فناوری باید به چندین هزار سال قبل نگاه کنیم. بر طبق این تحقیقات بلوپایپ (Blowpipe) اولین نوع تفنگ بادی محسوب میشد که از فشار هوا برای پرتاب سنگی نوکتیز استفاده میکرد. به همین دلیل بود که بلوپایپ در واقع پیش قراول ساخت تفنگهای بادی بعدی شد. واضح است که سرعت پیشرفت این سلاحها بسیار سریع بود گرچه هیچ شکی نیست که همه آنها یک سیستم مشابه داشتند و آن هم استفاده از فشار ناشی از هوایی است که به بیرون رانده میشود.
خاستگاه تفنگ بادی
برای مشخص کردن خاستگاه تفنگها و تپانچههای بادی از این دست باید به قرن ۱۵ و ۱۶ پس از میلاد برگردیم. در بین تاریخدانان اتفاق نظری در رابطه با زمان دقیق پیدایش این نوع اسلحه وجود ندارد. به این دلیل که بقایای باقی مانده خیلی کمیاب هستند، متاسفانه حتی امروزه نتوانستهایم تفنگهای بادی باستانی زیادی را پیدا کنیم. طبق نظرات باستانشناسان سال ۱۵۸۹ که قدیمیترین تفنگبادی پیدا شد نقطه عطف تاریخ تفنگهای بادی بود. این اثر در موزه Livrustkammaren استکهلم نگهداری میشود. این تفنگ که از نوع فنر پیستون میباشد درواقع هوای موجود در سیلندر را متراکم میکند و سپس باعث شلیک میشود.
انوع بارگزاری تفنگ بادی
سیستم فنر-پیستون در کنار سیستم pcp دو تا از متداولترین انواع بارگزاری از زمان پیشرفت تفنگهای بادی بودند.
نوع دوم شامل ذخیرهای از هوای طبیعی است که از داخل دریچهای که به ورودی اکشن ماشه راه دارد عبور میکند. به این ترتیب هوا با راندن مهمات موجود در داخل لوله باعث شلیک تیر با سرعت زیاد میشود.
در زمان جنگ جهانی از تفنگهای بادی بطور گستره در زمینه شکار استفاده میشد. تفنگهای بادی که در آن زمان سلاح گرانی محسوب میشدند فقط توسط اشرافیان مورد استفاده مکرر قرار میگرفتند و تفنگهای بسیار کارامدی محسوب میشدند بطوری که به راحتی میتوانستید با آن یک گراز وحشی یا گوزن را شکار کنید.
چطور تفنگهای بادی عرصه را بر تفنگهای باروتی تنگ کردند
از ابتدا استفاده از تفنگهای بادی در مقایسه با سلاح گرم برتریهای واضحی داشت. اول از همه اینکه تفنگهای بادی در شرایط نامطلوب آب و هوایی مثل برف و باران قابل استفاده بودند در صورتی که تفنگهای باروتی قدیمی در این شرایط کارایی نداشتند چرا که چاشنیشان کار نمیکرد. مزیت برجسته دیگر این بود که تفنگهای بادی خیلی صدای کمتری داشتند، هنگام شلیک نوری تولید نمیکردند و دودی از خود برجا نمیگذاشتند برخلاف برخی تفنگهای باروتی که دود مشکی و غلیط تولید میکردند و حتی ممکن بود باعث سوختن چشم تیرانداز شوند. این قابلیت به تیرانداز اجازه میداد بتواند مخفی بماند و چه در زمان جنگ و چه هنگام شکار محتاطانه رفتار کند.
سرعت و پیوستگی شلیک یکی دیگر از مزیتهای تفنگ بادی نسبت به تفنگ باروتی بود. شلیک با تفنگهای باروتی سنتی نیازمند فرایندی طولانی بود که از چند مرحله تشکیل میشد: قرار دادن باروت، آتشزنه، گلوله و سمبه و… .ولی در مقابل تفنگهای بادی دهه ۱۸ میلادی، همچون گیراندونی (Girandoni) معروف، قادر به شلیک ۲۰ تیر در دقیقه بودند.
تفنگ بادی گیراندونی
این تفنگ توسط برخی از متخصصان این زمینه به عنوان اولین تفنگ pcp تاریخ شناخته شدهاست. تفنگساز ایتالیایی گیراندونی بارتولومئو (Girandoni Bartolomeo) در سال 1780 آن را برای ارتش اتریش ساخته و در جنگ های ناپلئونی بین فرانسه و استرالیا استفاده شد. اسم مدل اتریشی آن به زبان فرانسوی Windbushse بود که به معنی تفنگ بادی است.
همانطور که در بالا ذکر کردیم این تفنگ کالیبر ۵۱ قادر به شلیک ۲۰ تیر در دقیقه بود. سرعت این سلاح در آن زمان واقعا چیز بدیعی بود خصوصا در مقایسه با تفنگ بادی ارتش ناپلئونی که فقط ۳ تیر در دقیقه شلیک میکرد. به علاوه این تفنگها در مقابل تفنگ گیراندونی از دقت کمتری برخوردار بودند. این تفنگ به حدی کارامد بود که ناپلئون دستور داد هر سرباز دشمنی که از این تفنگ استفاده میکند را بکشند.
تفنگ بادی لوییس و کلارک
یکی از معروفترین تفنگهای بادی تاریخ در قاره آمریکا پیدا شد. لوییس و کلارک (Lewis and Clark) در طی سفرشان به اقیانوس آرام از مسیر سرزمینهای غربی در بین سالهای ۱۸۰۳ تا ۱۸۰۶ از آن استفاده میکردند. بر طبق تحقیقات جدید مشخص شده است که این سلاح یک تفنگ کالیبر ۳۱ بادی بود که در فیلادلفیا ساخته شده بود. تفنگی که کاپیتان لوییس از آن برای شکار استفاده میکرد توجه قبیلههای سرخپوست را جلب کرد و اسم آن را «صاعقه بدون دود» گذاشتند.
تفنگ بادی شرقی
ساخت تفنگها و تپانچههای بادی فقط به نیمه غربی کره زمین یعنی آمریکا و اروپا محدود نمیشد، بلکه در شرق هم در حال پیشرفت و توسعه بود. ۲۰ سال بعد از اینکه کاپیتان مریودر لوییس از این سلاح در آمریکا استفاده کرد، بطور دقیق در بین سالهای ۱۸۲۰ تا ۱۸۳۰، مخترع ژاپنی به نام کونیتومو ایکانسای با استفاده از دانش غرب و تمرکز روی مدلهای هلندی موفق به ساخت یک تفنگ بادی شد.
استفاده از تفنگهای بادی خصوصا در زمان جنگ ضعفهایی داشت که باعث شد تفنگ باروتی دوباره جای آن را بگیرد. تفنگهای بادی نیازمند ذخیره بودند که بسیار گران و استفاده از آن سخت بود چرا که به قدرت بدنی زیادی نیاز داشت. به علاوه استفاده از آن نیازمند داشتن درک پایه از مکانیک بود که اکثر سربازها از آن محروم بودند. از طرفی این ذخایر بسیار حساس و احتمال انفجارشان بالا بود.
تفنگ بادی به عنوان ابزار ورزش و تفریح
با اینکه تمام تفنگهای بادی از صحنه نبرد جمع آوری شدند ولی استفاده از آنها بخصوص برای شکار و فعالیتهای ورزشی ادامه پیدا کرد. انگلستان در دهه ۱۸۹۰ از تفنگ بادی برای تمرینهای هدفزنی استفاده میشد. این فعالیت به قدری به محبوبیت رسید که انجمن ملی تفنگ بادی شکل گرفت که بیش از ۴۰۰۰ باشگاه و انجمن تفنگ بادی را در سراسر بریتانیای کبیر در خود جای میداد.
نیمه دوم قرن ۲۰ میلادی تفنگ بادی دوباره به بازار اسلحه و مهمات بازگشت. با شروع جنگ جهانی دوم (۱۹۳۹ – ۱۹۴۵) آلمان به دلیل ممنوعیت صریح “متحدین” در ساخت سلاح گرم، تولید گسترده تفنگ بادی را آغاز کرد. این تفنگها برای استفاده در شکار طراحی شده بودند ولی به تدریج جای خود را در زمینههای دیگر نیز باز کردند.
امروزه استفاده از تفنگ بادی بسیار گسترده است خصوصا در فیلدهای ورزشی. از سال ۱۹۸۴ مسابقات تیراندازی با تفنگ بادی وارد رقابتهای المپیک شد و حتی در استفاده از تفنگ بادی انواع مختلف تیراندازی در نظر گرفته شده است. یکی از پرطرفدارترین آنها تمرین هدفزنی است که راهی فوقالعاده برای تفریح در کنار خانواده و دوستان علاقهمند به تفنگ بادی است.